دو صفر چهل و چهار ... 00:44

هَذَا مَقَامُ الْغَرِیبِ الْغَرِیق .. الْمَحْزُونِ‏ الْمَهْمُوم .. هَذَا مَقَامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِق .... و مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ ...

دو صفر چهل و چهار ... 00:44

هَذَا مَقَامُ الْغَرِیبِ الْغَرِیق .. الْمَحْزُونِ‏ الْمَهْمُوم .. هَذَا مَقَامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِق .... و مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ ...

دو صفر چهل و چهار ... 00:44


دَرْ زُلْفِ چونْ کَمَنْدَشْ اِیْ دِلْ مَپیچْ کانْ‌جا

سَرْها بُریدِهْ بینیْ بی جُرم و بی جِنایَتْ

کاشیِ مسجدِ دل
  • ۹۷/۰۲/۱۳
    ...
آخرین نقشِ کاشی

سیاهِ تو چه به سیاهِ من می‌آید ...

شنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۲۸ ق.ظ

می‌روم توی حیاط و روبروی آینه‌ی روشویی می‌ایستم ... گل سرم را باز می‌کنم و خیره می‌شوم به فرو ریختن موج سیاه موهام به روی شانه‌ام ... هیچ‌وقت از اینکه کسی عاشق موهای قشنگم نشد خیلی غصه نخوردم ... از اینکه کسی عاشقم نشد شاید، که بعد بخواهد عاشق سیاهی ِ موهام بشود یا نشود ... خودم اما، همیشه محو سیاهی ِ موهام می‌شدم ... و صافی‌ و بی غل و غش بودنشان ... و تاب‌های گاه و بی‌گاهشان ...

موج فرو افتاد روی سیاهی پیراهن و دیدم، سیاهِ‌ تو چه به من می‌آید ... به موهایم هم ...

 

*عاشقی را مگر می‌شود کنار گذاشت تا وقتی نفس باقی‌ست ...

  • فاطمه‌‌ی پدر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی