دو صفر چهل و چهار ... 00:44

هَذَا مَقَامُ الْغَرِیبِ الْغَرِیق .. الْمَحْزُونِ‏ الْمَهْمُوم .. هَذَا مَقَامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِق .... و مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ ...

دو صفر چهل و چهار ... 00:44

هَذَا مَقَامُ الْغَرِیبِ الْغَرِیق .. الْمَحْزُونِ‏ الْمَهْمُوم .. هَذَا مَقَامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِق .... و مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ ...

دو صفر چهل و چهار ... 00:44


دَرْ زُلْفِ چونْ کَمَنْدَشْ اِیْ دِلْ مَپیچْ کانْ‌جا

سَرْها بُریدِهْ بینیْ بی جُرم و بی جِنایَتْ

کاشیِ مسجدِ دل
  • ۹۷/۰۲/۱۳
    ...
آخرین نقشِ کاشی

رجب ...

جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۴۸ ب.ظ

یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ
تازه شدن فصلها بسته به گذر زمان نیست. فصلِ نو  شاید از پایانِ روز ِ چهارمِ ماه ِ دومِ یک سال شروع شود. یک سال که معلوم نیست چندتا "خداحافظ عزیزدلم" در دل داشته باشه و چندتا "سلام،قربان شکل ماهِ چارده‌ات" ... یک سال که قبل از رسیدنش فهمیده‌ای چقدر دنیا تمام شدنی‌ست ... و چقدر رفتنی‌ست ... و چقدر زیبا ... و چقدر زیبا ... 

حالا که مخیّرم از زندگی و مرگ ... مرا از راه کربلا ببر ... از راهِ ما رأیت الا جمیلا ببر مرا... کسی چه میداند میان هلهله‌ی خلق، تماشای به تو پیوستن، چه زیباییِ پر شکوهِ غمگینی‌ست. جز آنانکه در متن کربلا هستند.

  • فاطمه‌‌ی پدر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی