دو صفر چهل و چهار ... 00:44

هَذَا مَقَامُ الْغَرِیبِ الْغَرِیق .. الْمَحْزُونِ‏ الْمَهْمُوم .. هَذَا مَقَامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِق .... و مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ ...

دو صفر چهل و چهار ... 00:44

هَذَا مَقَامُ الْغَرِیبِ الْغَرِیق .. الْمَحْزُونِ‏ الْمَهْمُوم .. هَذَا مَقَامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِق .... و مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ ...

دو صفر چهل و چهار ... 00:44


دَرْ زُلْفِ چونْ کَمَنْدَشْ اِیْ دِلْ مَپیچْ کانْ‌جا

سَرْها بُریدِهْ بینیْ بی جُرم و بی جِنایَتْ

کاشیِ مسجدِ دل
  • ۹۷/۰۲/۱۳
    ...
آخرین نقشِ کاشی

۲۷ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

باید رقیه شد ...

به یاد همه فرق های دو تا شده ...

به یاد تمام سرهای از قفا بریده شده ...


فاطمه که باشی ...

رمضان که باشد و فزت و رب الکعبه ی علی و خاطره ی چشم‌های بابا ...

دلت بی هوا کربلا می‌خواهد و بین الحرمین و ...

یکطرف حسین، یک طرف عباس ...

فاطمه که باشی و خاطره ی روزهای رنج بابا ...

دلت رقیه شدن می خواهد و شکستن ِ سنگین‌ترین بغض دنیا ... شکستنی به کمال و رقیه ‌وار ...

درست در میانْ‌جای کربلا ...


تو هفتاد و سومین سر بودی ... که از قفای کاروان به روی نیزه‌ها رفتی ...

  • فاطمه‌‌ی پدر

یا حبیب و محبوب

چون خیلی دوست‌ت داشتم خواستی گمَ‌ت کنم؟

خواستی ببینی چقدر خیلی دوست‌ت دارم؟

نگفتی خودت هم کمی دوست‌م داشته باشی؟

  • فاطمه‌‌ی پدر

یا صمد

پُر از نیازم و ... ناز می‌کنم مدام

  • فاطمه‌‌ی پدر

یا مانع
چه کسی بود به من تیر خلاص زد ؟! ... نگفت می‌میرم؟!
  • فاطمه‌‌ی پدر

یا خالق

برای من‌ی که دوست‌داشتن‌ت را گم کرده‌ام ... برای من‌ی که پی دوست داشتن‌ت می‌گردم ... فرصت دوباره خلق کن.

  • فاطمه‌‌ی پدر



 

 


 

___________________________   ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را  ...   اول مرا سیراب کن وانگه بده اصحاب را    __________________________

أَيْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ ؟ أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ ؟

روان ِ تشنه‌ی ما را به جرعه‌ای دریاب ... آقا

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۱ تیر ۹۳ ، ۱۹:۵۵
  • فاطمه‌‌ی پدر