دو صفر چهل و چهار ... 00:44

هَذَا مَقَامُ الْغَرِیبِ الْغَرِیق .. الْمَحْزُونِ‏ الْمَهْمُوم .. هَذَا مَقَامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِق .... و مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ ...

دو صفر چهل و چهار ... 00:44

هَذَا مَقَامُ الْغَرِیبِ الْغَرِیق .. الْمَحْزُونِ‏ الْمَهْمُوم .. هَذَا مَقَامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِق .... و مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ ...

دو صفر چهل و چهار ... 00:44


دَرْ زُلْفِ چونْ کَمَنْدَشْ اِیْ دِلْ مَپیچْ کانْ‌جا

سَرْها بُریدِهْ بینیْ بی جُرم و بی جِنایَتْ

کاشیِ مسجدِ دل
  • ۹۷/۰۲/۱۳
    ...
آخرین نقشِ کاشی

۱ مطلب با موضوع «صدات میِ‌زنم به دعا :: حدیث» ثبت شده است

خاطب الله تعالی داوود و قال:

یا داوود .. انت ترید و انا ارید .. ولا یکون الا ما ارید .. فان رضیت لما ارید .. اعطیتک ما ترید .. و ان لم ترضی لما ارید .. اتعبتک فیما ترید .. ثم لا یکون الا ما ارید .. فانّی فعال لما ارید

ای داود! من چیزی را اراده می کنم و تو هم چیزی را قصد می کنی .. و واقع نخواهد شد مگر آنچه که من اراده کرده ام .. پس اگر به آنچه من اراده کرده ام راضی شوی .. هر آنچه را اراده کنی به تو می دهم و اگر به آنچه من اراده کرده ام رضایت ندهی تو را در راه آنچه اراده کرده ای به تعب و سختی می افکنم و سپس واقع نخواهد شد مگر آنچه من اراده کرده ام ... و من توانا هستم به آنچه اراده کرده‌ام .

 

صبورم .... صبورم به رفتن‌ها و آمدن‌ها ... داشتن‌ها و نداشتن‌ها ... به گفتن‌ها و نگفتن‌ها ... آنقدر صبورم که تمام ِ دنیا در من متوقف شده ... ایستاده و من می‌گذرم ... ایستاده‌ام و او می‌گذرد ... آنقدر صبورم که هستی به احترام صبرم تمام قد ایستاده ...

 

* حالا دیگر مقام تسلیم یا مقام رضا ؟ ... چه فرقی دارد ؟ ... صبورم با تمام حضورم ...

*  حالا دیگر نه گوش‌هات را کر می‌خواهم نه چشم‌هات را کور و نه زبانت را لال ... ببین،‌ بشنو، بخوان ... صبرم را ... و حرفی اگر داری بزن ... تا یوم الحساب راهی نیست .

  • فاطمه‌‌ی پدر