2. مُحرّم ِ حسین ...
مثلاً زنده بمانم و عرفهی امسال را ببینم و اربعینش را هم
...
و دوباره برسم به آنجا که فرمود؛ أَسْئلُکَ فَکَاکَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ
و آنچنان گریست که از دیدههای مبارکش اشک جاری شد و شانههاش لرزید
* ... و گردن و عهد پدرم را ... و گردن و عهد مادرم را ... و گردن و عهد خواهران و برادرانم را ... و گردن و عهد آنها که میشناسم و نمیشناسمشان را ... و گردن و عهد مرا و او را که دوست دارمش ...
اَلْحَمْدُ لله الَّذى لَیْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ
سپاس خدایی را که براى حکمش برگردانندهاى نیست ...
اَنْتَ کَهْفى حینَ تُعْیینِى الْمَذاهِبُ فى سَعَتِها وَتَضیقُ بِىَ الاَْرْضُ بِرُحْبِها
تو پناهگاه منى زمانى که راهها با همه وسعتشان درماندهام کنند،و زمین با همه پهناورىاش بر من تنگ گیرد ...
اَسْئَلُکَ فَکاکَ رَقَبَتى مِنَ النّارِ
و اَنْتَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ یا رَبِّ یا رَبِّ ...
- ۹۳/۰۶/۲۵