که دائم عید قربان است ...
شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۱ ب.ظ
رفتهایم به قربانگاه .. خنجر به دست .. قربانی زیر دستهامان است ... راضی .. آرام ...
صدای /حسین/ میآید .. یا مُمْسِکَ یَدَىْ اِبْرهیمَ از ذبح پسرش ...
گریه میکنم ... گریه میکنم .. برای گلوهای به خنجر نشسته ... برای سرهای بریده ...
آه عرفه ... عرفه ... عرفهی /حسین/ ... تو مرا خواهی کشت، امسال ...
- ۹۳/۰۷/۰۵