گمم کردهای ...
چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۶:۵۰ ب.ظ
یک روز تمام این بی تو بودنها تمام میشود ... و من دوباره مثل وقتهای با تو بودنها .. خوشحال میشوم ... یک خوشحالی ِ ساده و آرام ...
دلتنگم .. و کسی معنی دلتنگیهام را نمیداند ... و دلم فقط دیدن دوبارهی تو را میخواهد ...
+ برای یک مخاطب دیگر : خودم میدانم زیادی دوستت دارم .. و این زیادی، یعنی که نباید اینقدرها باشد این دوست داشتن ها ... ولی همین زیادیای که اینقدرها زیاد شده هی دل میزند به خطِ وجودم و پشت سر هم میگوید این روزها چقدر دلم برایت تنگ شده ... کی میآیی ؟ ... دیرم نشود در این زیادی شدنها و دانستنها و دلتنگیها ... حواست هست ؟ ... هست... می دانم .
- ۹۳/۰۸/۲۱