دو صفر چهل و چهار ... 00:44

هَذَا مَقَامُ الْغَرِیبِ الْغَرِیق .. الْمَحْزُونِ‏ الْمَهْمُوم .. هَذَا مَقَامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِق .... و مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ ...

دو صفر چهل و چهار ... 00:44

هَذَا مَقَامُ الْغَرِیبِ الْغَرِیق .. الْمَحْزُونِ‏ الْمَهْمُوم .. هَذَا مَقَامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِق .... و مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ ...

دو صفر چهل و چهار ... 00:44


دَرْ زُلْفِ چونْ کَمَنْدَشْ اِیْ دِلْ مَپیچْ کانْ‌جا

سَرْها بُریدِهْ بینیْ بی جُرم و بی جِنایَتْ

کاشیِ مسجدِ دل
  • ۹۷/۰۲/۱۳
    ...
آخرین نقشِ کاشی

مَیونَه ...*

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۱۱ ق.ظ

انگشتش را فرو کرده بود توی خرابی گچ دیوار و کنده بود.. کنده بود ... انقدر کنده بود که رسیده بود به لایه ی گل زیر گچ ... دلم گرفت ... یادم آمد چقدر حساس بودی به خرابی‌های ریز ... هر وقت نگاهت می‌کردم داشتی یک گوشه ای را آرام رنگ می‌زدی یا شیر آبی را عوض می‌کردی یا آب جمع شده توی حیاط را خالی می‌کردی ... یا .. یا ... حساس شده ام ... به از بین رفتن جای دست‌هایت ... با خودم فکر می کنم تو نگران پاک شدن جای دستهای کی بودی که حساس بودی روی این چیزها ... پدرت ؟ ... تو که از بچگی پدر نداشتی .... نکند نگران جای دستهای خودت بودی؟ ... که پاک نشود از جلوی چشمم! ... خیلی ناراحت بودم امروز ... شیر آب آشپزخانه را که پوسیده بود محکم چرخاندم ، کنده شد از بیخ! ... ناراحت‌تر شدم .. کاش بودی اخم و تَخم می‌کردی بهم ...

* فردا روز قدس است ... آخرین باری که در راهپیمایی روز قدس شرکت کردم برمی‌گردد به سال 88 که دعوا شده بود و اوضاع خیلی به نظرم قمر در عقرب آمده بود ... آن سال هم خیلی عزادار بودم ... دو سه ماه بود که آقا محمد را از دست داده بودیم ... رفته بودم که بگویم با اینکه دلم پر از غم است اما هنوز زنده‌ام پای آرمانم!  ... میخواستم بگویم از اسب افتاده‌ام اما از اصل،‌نه!! ... امسال هم خیلی انگیزه دارم برای شرکت در  راهپیمایی ِ فردا ... بزرگترینش پر کردن جای خالی ِ توست ... همیشه می‌رفتی ... وقتی من ترجیح می‌دادم در گرمای وحشتناک تابستان ِ‌اینجا زیر خنکای هوای کولر بخوابم ! .. بماند انگیزه‌های دیگر که از عمق چشم تک تک شهدای غزه ریشه زده در قلب غصه‌دار من!

* دیروز، یکماهه شد رفتنت ... افطاری دادیم برای شادی روح‌ت ... جات گوشه‌ی تمام سفره‌های زندگیم خالی شده ...

  • فاطمه‌‌ی پدر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی