نوشته ؛ استخوانی زیر پوست جهان شکسته ...
برای غزه نوشته است ...
فکر می کنم ... زیر پوست من هم ... تمام استخوانهایم ...
غزه منم ...
غزه منم که سرم لب جوی خشک آب افتاده و لب و دندانم لگدمال سمهای شیطان است ...
گفته بودم ماه شدهای و عکست را انداخته ای در آب ... نگفته بودم؟ ... ننوشتم بس که بلندی دستم بهت نمی رسد و تو هی چشمهای فیروزهایَت را از دور به رخم می کشی؟ ... نخواندم برات به آواز که اندوهِ بزرگِ بودن و نبودنت اشکهام را در می آورد؟ ...چشم ندوختم به پلک زدنهای دورت به هوای فیروزهپاشیهات؟ ... حالا اعتراض دارم! ... چرا هر که هر جای دنیا عاشقانه خواند و نوشت و سرود و گفت، من یاد تو افتادم و دورت گشتم ... تویی که حتی به تجسم هم در نمی آیی ... چطور عاشقت شدهام ... چطور عاشقم کردی؟ ... تویی که از تمام روزهای سال عید قربانش را پسندیدهای و اجازه میدهی سر ببرند و روی تنهای بیسر اسب بتازانند ... تویی که دلت میسوزد اما بس نمیکنی؟ ... بهتر نبود من هم یکی بودم از همینهایی که سر آدمی میبُرند و پوست از تن خلقت میدرند و بند پاره میکنند از دل کودکان جهان! ... بهتر نبود؟! ... شاید هم هستم! ... هستم؟ ... هستم ربّی؟! ... نوشته بودم آرزوهام را دوباره از سر میگیرم ... نمی توانم ... نمیخواهم ... آرزوهام خاک ِ درگاهت ... حالا که تمام نمی کنی این دنیا را ... من فقط دلم میخواهد کودکی باشم پاره پاره در غزه ... یا زنی آبرو بر باد رفته در موصل ... همین .
بلدی عاشق کنی ... عاشق داری هم کن ... عاشق کشی که رسم آدم هاست ... به من چه که هر که بخواند عاشق نمی بیند من را ... به من چه که عشق وحشی ست ... به من چه که عشق بی تاب است ... به من چه که توانایی خلاف رفتن از تو را ندارم ... دست و پا بستهی دهانباز شده ام ... آتش انداخته ای به جانم و به تماشا نشسته ای ... نمی ترسم از سوختن ... دستهام را باز کن ببین چطور خود را به آتش میافکنم و جان میدهم برایت ... همینطور سرکش ... همینطور درنده ... بازم کن! ... و تو که میتوانی! ... سگ هار شیطان را ازم دور بگیر ... نه توان دارم تنها... و نه لب و دندان سالم در سر ...
تندم ... تیزم ... تلخم ... مثل عاشقی که معشوقش پشت کرده و دور میشود از او
مثل عاشقی که جان می کند ... دست و پا می زند برای بازگرداندن معشوقش ...
مباد فروکش کردن ... مباد بی عشق زندگانی سر کردن ... مباد زنده مُردن ...
- ۰ نقش کاشی
- ۳۱ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۵