دو صفر چهل و چهار ... 00:44

هَذَا مَقَامُ الْغَرِیبِ الْغَرِیق .. الْمَحْزُونِ‏ الْمَهْمُوم .. هَذَا مَقَامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِق .... و مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ ...

دو صفر چهل و چهار ... 00:44

هَذَا مَقَامُ الْغَرِیبِ الْغَرِیق .. الْمَحْزُونِ‏ الْمَهْمُوم .. هَذَا مَقَامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِق .... و مَا هَکَذَا الظَّنُّ بِکَ ...

دو صفر چهل و چهار ... 00:44


دَرْ زُلْفِ چونْ کَمَنْدَشْ اِیْ دِلْ مَپیچْ کانْ‌جا

سَرْها بُریدِهْ بینیْ بی جُرم و بی جِنایَتْ

کاشیِ مسجدِ دل
  • ۹۷/۰۲/۱۳
    ...
آخرین نقشِ کاشی

آبشار ...

يكشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۳ ب.ظ

نیستی توی این خنکای پاییز صبح به صبح در هال را باز کنی و تازه‌مان کنی هر روز ..

نشسته ای توی ستاره‌ی وسطی ِ کمربند جبار ... نگاه به آسمان خدا نمیکنم دیگر ... قشنگ است و دوستش ندارم دیگر ...

فقط همین یک ستاره را ... عاشقم .

 

روی هر کوه بزرگِ بلند، دختری نشسته با موهای بلندِ سیاه که گریه می‌کند برای پدر ...

اشکش آبشار ... اشکش رود ... اشکش دریا ...

اشکش ... اقیانوس می‌شود ...

 

  • فاطمه‌‌ی پدر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی